English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6657 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radio interference U پارازیت رادیویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sweep jamming U امواج سیار پارازیت رادیویی
Other Matches
electronic jamming U تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
cone of silence U مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
radio interference U تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
clutter U پارازیت
clutters U پارازیت
block U پارازیت
noises U پارازیت
blocked U پارازیت
blocks U پارازیت
noise U پارازیت
cluttered U پارازیت
line noise U پارازیت خط
parastite U پارازیت
blooper U پارازیت
disturbance U پارازیت
disturbances U پارازیت
background noise U پارازیت
jamming U پارازیت فرستادن
interference level U سطح پارازیت
clutters U پارازیت اتمسفری
jamming U تولید پارازیت
jams U پارازیت دادن
cluttered U پارازیت اتمسفری
clutter U پارازیت اتمسفری
jamming transmitter U فرستنده پارازیت
interference limiter U محدودکننده پارازیت
interference power U توان پارازیت
noise transmitter U فرستنده پارازیت
interference voltage meter U ولتمتر پارازیت
interference generator U مولد پارازیت
interference filter U صافی پارازیت
electronic jamming U پخش پارازیت
disturbing current U جریان پارازیت
distubing voltage U ولتاژ پارازیت
inductive disturbance U پارازیت القائی
interference vcoltage U ولتاژ پارازیت
input noise U پارازیت ورودی
static interference U پارازیت جوی
atmospherics U پارازیت جوی
anti hum condenser U خازن ضد پارازیت
input noise U پارازیت اولیه
intensity of noise U شدت پارازیت
sferics U پارازیت جوی
interefernce factor U ضریب پارازیت
debugs U گرفتن پارازیت
debugged U گرفتن پارازیت
debug U گرفتن پارازیت
atmospheric interference U پارازیت جوی
grid noise U پارازیت شبکه
jamming U پخش پارازیت
jammed U پارازیت دادن
magnetic disturbance U پارازیت مغناطیسی
jam U پارازیت دادن
noise level U سطح پارازیت
noise suppression U پارازیت گیری
snowy picture U صفحه نمایش پر از پارازیت
interference inverter U دیود پارازیت گیر
jam U مسدود کردن پارازیت
suppression capacitor U خازن پارازیت گیر
man made static U پارازیت غیر جوی
jammed U مسدود کردن پارازیت
jamming U پارازیت پخش کردن
jams U مسدود کردن پارازیت
parasite U صدای مزاحم پارازیت
input noise voltage U ولتاژ پارازیت اولیه
mush U صدای مزاحم پارازیت
induced noise U پارازیت القاء شده
parasites U صدای مزاحم پارازیت
noise U صدا راه انداختن پارازیت
rejector U دافع دستگاه دفع پارازیت
jam U پخش پارازیت کردن در مدار
rejecter U دافع دستگاه دفع پارازیت
jammed U پخش پارازیت کردن در مدار
jams U پخش پارازیت کردن در مدار
noises U صدا راه انداختن پارازیت
blocks U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
repeater jammer U دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
block U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
blocked U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
picture noise U پارازیت روی تمام صفحه نمایش
hash U پارازیت تصویر روی یک صفحه نمایش
snowing U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snows U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowed U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
radios U رادیویی
radioed U رادیویی
radio U رادیویی
broadcasting U رادیویی
radioing U رادیویی
radio ferquency U بسامد رادیویی
radio frequencies U فرکانسهای رادیویی
radio dicipline U انضباط رادیویی
radio match U رویارویی رادیویی
play by play U پخش رادیویی
radio link U پیوند رادیویی
r.f. U بسامد رادیویی
radio frequency U فرکانس رادیویی
hertzian wave U موج رادیویی
radio sextant U سکستانت رادیویی
radio horizon U افق رادیویی
radio detection U اکتشاف رادیویی
radiophoto U عکاسی رادیویی
radio beacon U بیکن رادیویی
radio broadcasting U پخش رادیویی
radio control U فرمان رادیویی
radio call sign U معرف رادیویی
listening silence U سکوت رادیویی
radio alimeter U فرازیاب رادیویی
radio receiver U گیرنده رادیویی
radio compass U قطبنمای رادیویی
radio navigation U ناوبری رادیویی
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
radio silence U سکوت رادیویی
radio wave U موج رادیویی
waved U موج رادیویی
receiver U گیرنده رادیویی
receivers U گیرنده رادیویی
wave U موج رادیویی
compere U مجریبرنامهتلویزیونییا رادیویی
faxing U عکاسی رادیویی
telephotography U عکاسی رادیویی
transmitter U فرستنده رادیویی
radio telescopes U تلسکوپ رادیویی
radio telescope U تلسکوپ رادیویی
waves U موج رادیویی
waving U موج رادیویی
fax U عکاسی رادیویی
faxed U عکاسی رادیویی
faxes U عکاسی رادیویی
facsimile U عکاسی رادیویی
facsimile U عکس رادیویی
facsimiles U عکاسی رادیویی
facsimiles U عکس رادیویی
transmitters U فرستنده رادیویی
telephoto U عکاسی رادیویی
radmail U پست رادیویی
radiophotograph U عکس رادیویی
radiometeorograph U هوانگار رادیویی
radiographic U مخابرات رادیویی
radiographic U عکس رادیویی
electronic locator U فلزیاب رادیویی
metal locator U فلزیاب رادیویی
radio metal locator U فلزیاب رادیویی
receiving set U گیرنده رادیویی
radio waves U امواج رادیویی
call signs U معرف رادیویی
call sign U معرف رادیویی
wirephoto U عکاسی رادیویی
space radiation U تشعشع رادیویی
music U در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
spotter U کمک مفسر رادیویی
telemetry U مسافت سنجی رادیویی
wave front U جبهه امواج رادیویی
skip zone U منطقه کور رادیویی
radiotelegraph U تلگراف رادیویی کردن
radiotelegraphic U تلگراف رادیویی کردن
tactical call sign U معرف رادیویی تاکتیکی
rawinsonde U جهت یاب رادیویی
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
radio astronomy U اختر شناسی رادیویی
radio frequency transformer U مبدل بسامد رادیویی
radio frequency interference U تداخل فرکانس رادیویی
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
groundwave U موجهای رادیویی زمینی
radios U پیام رادیویی فرستادن
radioed U پیام رادیویی فرستادن
radioing U پیام رادیویی فرستادن
direction finder U جهت یاب رادیویی
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
radiographs U پوتونگار عکس رادیویی
radiograph U پوتونگار عکس رادیویی
play by play U پخش رادیویی مسابقه
radio U پیام رادیویی فرستادن
net call sign U معرف رادیویی شبکه
rope chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
screenplays U نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
screenwriters U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
rf U Frequency Radio فرکانس رادیویی
radmail U وسیله ارسال پیام رادیویی
screenplay U نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
screenwriter U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
back scattering U توزیع معکوس امواج رادیویی
back scattering U پخش معکوس امواج رادیویی
twin sideband U ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
garbage U واسط رادیویی از کانالهای مجاور
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
r f power supply U منبع توان بسامد رادیویی
radio frequency amplifier U فزون ساز بسامد رادیویی
phototelegraphyt U مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
radiograph U پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
radiographs U پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
beacon U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
Recent search history Forum search
2interfereometry
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com